نماز (تفیلا) در آیین یهود

فلسفه بزرگ نماز:

​"اتْلدر تورات مقدس (دواریم – تثنیه، فصل 11، آیه 13) آمده است: «خدای خالقتان را دوست بدارید و او را با تمام قلبتان پرستش و بندگی نمایید.» علمای یهود عبارت پرستش و بندگی از طریق قلب را همان دعا و نماز به درگاه خالق تعبیر نموده اند.


اساس عبادت یهود را در گذشته تا حدود 2000 سال پیش مراسم تقدیم قربانی ها تشکیل می داد و دعای لفظی در کنار آن قرار می گرفت. اما پس از ویرانی معبد مقدس یهودیان در بیت المقدس در سال 68 میلادی، به علت توقف مراسم تقدیم قربانی، اصل عبادت یهود بر نماز و دعاهای کلامی قرار گرفت و با گذشت زمان آیین و متن نمازها شکل مدون امروزی را به خود گرفت.


تاریخ نیایش یهود و مسیر تکاملی آن و همچنین احکام و قوانین و جزئیات مربوط به دعاها و نمازهای یهود بسیار مفصل و گسترده است. این مقاله تنها به معرفی اولیه این آیین در یهود پرداخته است.


نماز در لفظ عبری «تفیلا» نامیده میشود. تفیلا به دو بخش کلی تفیلای عادی و تفیلای ویژه تقسیم می گردد.


تفیلای عادی :


این تفیلا در ایام عادی هفته (شنبه شب الی بعدازظهر جمعه) خوانده میشود. که به ترتیب عبارتند از:


1- شَحَریت (صبح)


2- مینحا (بعدازظهر)


3- عَرویت (شامگاه)


در کلیه تفیلاهای فوق یک بخش اصلی به نام «لَحَش» (به معنای آهسته) یا «شمُونِه عِسره» به معنای هجده دعا) مشترک و یکسان است اما مقدمات و مؤخرات این سه تفیلا با هم متفاوت هستند.


این بخش اصلی، لَحَش نام می گیرد. زیرا والاترین قسمت تفیلا بوده و به صورت آهسته ادا می گردد. همچنین «شمُونِه عِسره» نام دارد زیرا در ابتدای تدوین از 18 دعا تشکیل میشد که بعدها یک دعای دیگر در میان آن جای گرفت. اما همچنان نام اولیه بر آن اطلاق می گردد. در متن لحش گاه به مناسبت های مختلف (اول ماه و اعیاد خاص یا روزهایی که در آن روزه گرفته می شود) متن هایی اضافه می شود.


«شمُونِه عِسره» یا مدح و ستایش خداوند و ذکر اعتبار معنوی اجداد اولیه یهود (حضرت ابراهیم، اسحق و یعقوب) آغاز می گردد. سپس دعاهایی در طلب عقل و دانش، پذیرش توبه، عفو، برکت، عدالت، حمایت الهی از صادقان، ظهور ناجی جهان و توجه به دعای مومنین خوانده میشود. با دعاهایی در مدح خداوند و تقاضای صلح و سلامتی، این بخش اصلی تفیلا پایان می یابد.


آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را بر پا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز می دارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند آنچه را انجام می دهید، می داند. (سوره عنکبوت/آیه 45)


از آن رو که طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومند ترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. انسانی که به نماز می ایستد و تکبیر می گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر می شمارد، به یاد نعمت های او می افتد، حمد وسپاس او را می گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت می ستاید، به یاد روز جزای او می افتد، به بندگی او اعتراف می کند، از او یاری می جوید و می خواهد که به راه راست هدایتش کند و از راه کسانی که به آنها غضب شده و از گمراهان به خدا پناه می برد. بدون شک در قلب و روح چنین انسانی، جنبشی به سوی حق و حرکتی به سوی پاکی و جهشی به سوی تقوا پیدا می شود. او برای خدا رکوع می کند، در پیشگاه او پیشانی بر خاک می نهد، غرق در عظمت او می شود و خودخواهی و خود برتربینی ها را فراموش می کند، به یگانگی خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گواهی می دهد و بر او و خاندانش درود می فرستد و از خدا می طلبد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد. 


همه این کارها، موجی از معنویت در وجود او ایجاد می کند؛ موجی که سد نیرومندی در برابر گناه محسوب می شود. این عمل چند بار در شبانه روز تکرار می گردد و در حالات گوناگونی که انسان به علت مشغولیات مادی از خدا غافل است، او را به یاد مبدإ اعلی می اندازد. از این گذشته، هنگامی که آماده مقدمات نماز می شود، خود را شستشو می دهد و پاک می کند، حرام و مال غصبی را از خود دور می کند و به بارگاه دوست می رود. همه این امور، تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشا و منکرات دارد. این اثر نماز به قدری اهمیت دارد که در بعضی از روایات اسلامی، معیار سنجش نماز مقبول و غیر مقبول خوانده شده است. 


امام صادق علیه السلام می فرماید:" کسی که دوست دارد ببیند نمازش مقبول درگاه الهی شده یا نه، باید ببیند آیا این نماز او را از زشتی ها و منکرات باز داشته یا نه؟ به همان مقدار که بازداشته، نمازش قبول است." 


البته نهی از فحشا و منکر، سلسله مراتب و درجات زیادی دارد و هر نمازی به نسبت رعایت شرایطش دارای بعضی از این درجات است . ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد؛ هرچند نمازش صوری باشد و هرچند آلوده گناه باشد. البته این گونه نماز تأثیرش کم است. این گونه افراد اگر این نماز را هم نخوانند، از این هم آلوده تر خواهند شد.


در روایتی می خوانیم که جوانی از انصار نماز را با پیامبر ادا می کرد اما آلوده گناهان زشتی بود. این ماجرا را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرضه داشتند. حضرت فرمود: "سرانجام نمازش روزی او را از این اعمال باز می دارد."




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.