شیوه قرائت نماز

"قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا" 


بگو « "الله" را بخوانید یا "رحمان" را، هرکدام را بخوانید، (ذات پاکش یکی است؛ و) برای او بهترین نامهاست.» و نمازت را زیاد بلند، یا خیلی آهسته نخوان؛ و در میان آن دو، راهی (معتدل) را انتخاب کن. (سوره اسراء/آیه 110) 


بخش پایانی آیه 110 به گفت و گوی مشرکان مکه درباره نماز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اختصاص دارد و اینکه می گفتند: او نماز خود را بلند می خواند و ما را ناراحت می کند؛این چه عبادت و برنامه ایست؟! 


خداوند در این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور می دهد: نمازت را نه زیاد بلند و نه زیاد آهسته؛ بلکه حد وسطی میان این دو انتخاب کن. اما حد اعتدال کدام است و «جهر» و «اخفات» که از آن نهی شده چیست؟ جهر به معنای فریاد کشیدن و اخفات به معنای آهسته خواندن است؛ آنچنان که خود انسان هم نشنود. 


از امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه روایت شده است: "جهر این است که زیاد صدا را بلند نکنی و اخفات آن است که حتی خودت نشنوی. (نماز را) بین این دو حالت بخوان."






برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 

مساجد و نماز در آن

​در شرع مقدس اسلام به مسجد اهمیت فراوانی داده شده زیرا مسجد پایگاه نشر حقایق اسلام و مرکز تجمع مومنین و میعادگاه گفتگو با حضرت رب العالمین است.


رسول مکرم اسلام غالبا آیات قرآن را در مسجد برای مردم می خواندند و مسلمین را در مسجد پند و اندرز می دادند امیرالمومنین (علیه السلام) غالب خطبه های خود را در مسجد ایراد می کردند و قضاوت های آن حضرت در مسجد بود.


رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:


«هر کس به مسجد رود برای هر قدمش در رفت و برگشت ده حسنه است و برای هر قدمش ده سیئه از او محو می شود و برای هر قدمش ده درجه بالا می رود.»


و نیز آن حضرت به ابوذر فرمود:


«ای اباذر! خدای تعالی تا وقتی که در مسجد هستی برای هر نفس تو درجه ای عطا می فرماید و ملائکه بر تو درود می فرستند و برای هر نفسی ده حسنه برای توست و ده سیئه از تو محو می گردد.»


امام صادق (علیه السلام) فرمود:


«بر شما باد به رفتن به مساجد که مساجد خانه های خدا در زمین است و هرکس با حال طهارت به مسجد رود خداوند او را از گناهانش طاهر می گرداند و نامش را در زمره زائرین خود ثبت می فرماید.


پس در مساجد زیاد نماز بخوانید و دعا کنید و در مساجد مختلف نماز بخوانید که هر قطعه ای از زمین برای نمازگزار روی آن در قیامت شهادت خواهد داد.»


رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:


«خدای تعالی می فرماید: آگاه باشید خانه های من در زمین مساجد هستند که برای اهل آسمان می درخشند همچنان که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند آگاه باشید! خوشا آن کس که خانه اش مسجد باشد و خوشا آن کس که در خانه خود وضو بگیرد و مرا در خانه ام زیارت کند که برای هر زائری کرامتی به عهده شخص زیارت شده است بشارت باد به آنان که در تاریکی ها به مسجد می روند بر اینکه روز قیامت نوری فروزان خواهند داشت.»



همسایگان مسجد

​هر مسلمانی باید حداقل نمازهای واجب خود را در مسجد بخواند ولی برای افراد نزدیک تاکید بیشتری شده است. امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید:


«برای همسایگان مسجد نمازی نیست مگر در مسجد الا اینکه عذری یا بیماری داشته باشند.»


پس به آن حضرت گفتند: همسایگان مسجد کیانند؟ حضرت فرمود:


«هرکس صدای اذان مسجد را بشنود.»


و درروایت دیگری آن حضرت فرمود:


«حریم مسجد چهل ذراع است و همسایگان مسجد چهل خانه از چهار طرف اند.»



شکایت مسجد

​امام صادق (علیه السلام) فرمود:


«سه چیز نزد خدای تعالی شکایت می کنند؛


مسجد خرابی که کسی در آن نماز نخواند؛


عالمی که در بین نادانان باشد و از او استفاده نکنند؛


قرآنی که بر روی آن غبار گرفته و کسی آن را قرائت نکند.»


و نیز آن حضرت فرمود:


«مساجد از همسایگانی که در آنها برای نماز حاضر نمی شوند شکایت می کنند پس خدای عزوجل خطاب کرده می فرماید: به عزت و جلالم قسم حتی یک نماز از آنها قبول نمی کنم و نسبت به آنان عدالتی از مردم ظاهر نمی گردانم و رحمت من به آنان نمی رسد و آنان در بهشت مجاور من نخواهند بود.»





برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 

طریقه خواندن نماز آیات و احکام نماز آیات

نماز آیات چند رکعت است؟

نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد، نماز آیات به دو روش خوانده میشود.


 


طریقه خواندن نماز آیات:


اولین روش خواندن نماز آیات: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.


 


قرائت نماز آیات به صورت دیگر: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است) از سوره ‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود.


 


سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه ‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏ اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.


 



برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 

اذان نزد اهل سنت

با بررسی دقیق ادله­ای که در مورد اذان نزد اهل­سنت است، به این نتیجه می­رسیم که دست تحریف و جعل در این شعار مهم مسلمین رخ داده که درپی غصب خلافت با کاری پیوسته و حمایتهای گسترده روی داده است.


فقرات اذان از نظر اهل­سنت

اذان در نزد اهل سنت نزد پیروان مکاتب فقهی اهل­سنت اختلافی است. حنفیه و شافعیه و حنبلیه معتقدند که فقرات اذان به این صورت است:


اللّه أکبر اللّه أکبر


اللّه أکبر اللّه أکبر


أشهد أن لا إله إلّا اللّه


أشهد أن لا إله إلّا اللّه


أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه


أشهد أنّ محمّدا رسول‌اللّه


حیّ على الصّلاة


حیّ على الصّلاة


حیّ على الفلاح


حیّ على الفلاح


اللّه أکبر


اللّه أکبر


لا إله إلّا اللّه


اما مالکیه تکبیر اذان را دو بار می­دانند نه چهار بار. همچنین اهل­سنت در اذان نماز صبح بعد از حی علی الفلاح دو مرتبه الصلاه خیر من النوم می­گویند. همچنین حنابله اذان را واجب کفائی دانسته ولی دیگر فرق اذان را مستحب موکد می­دانند.[1]


تشریع اذان

اهل سنت نیز برای تشریع اصل اذان از آیات و روایات و اجماع استفاده می­کنند.[2]که اختلاف آنها با تشیع در برخی روایاتی است که در سبب تشریع اذان گفته­اند که مردم مدینه برای آگاه شدن از وقت نماز مشکل داشتند و پیامبر(ص) با ایشان به مشورت پرداخت. پیشنهاد ناقوس و بوق و دف و روشن کردن آتش و نصب کردن پرچم به پیامبر(ص) داده شد که علامت نصاری و یهود و رومیان و مجوسیان بود ولی پیامبر(ص) انها را قبول نکرد و در حالی که پیامبر(ص) با مشورت به نتیجه­ای نرسیده بودند، عبدالله بن زید در رویاء و یا بین خواب و بیداری فرشته­ای را دید که به او اذان و اقامه را یاد داد. سپس او این جریان را به پیامبر(ص) بازگو کرد و ایشان دستور دادند تا بلال آن را فرابگیرد و برای اعلام وقت نماز بگوید.[3]


با این حال این همان حدیثی است که در سیره حلبیه از کتب اهل­سنت توسط محمد بن حنفیه(ره) و کتاب المستدرک علی الصحیحین به نقل از امام حسن مجتبی(ع) تکذیب شده است.[4] امام حسن(ع) فرمودند: اذان برتر از این حرفهاست. جبرئیل در آسمان اذان را دو مرتبه و اقامه را یک مرتبه می­گفت و پیامبر(ص) می­آموخت.[5] متقی هندی در کنز العمال از زید بن علی(ع) از پدرانش(ع) از امیرالمومنین علی(ع) نقل می­کند که فرمودند: به رسول خدا(ص) در شب معراج اذان آموخته شد و نماز براو واجب گشت.[6]




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید 

داستانهای شنیدنی از نماز

در شهر بلخ زن وشوهری زندگی می کردند که هر دو سید و از اولاد پیغمبر بودند و چند فرزند داشتند.زندگی فقیرانه ای داشتند تا اینکه شوهر از دنیا رفت  و زن را با چند فرزند یتیم باقی گذارد. فقر و تهی دستی بر زن چیره شد تا ناچار، دست بچه های یتیمش را گرفت و به شهر پرجمعیت سمرقند رفت. 


زمستان بود و هوا بسیار سرد. زن که در آن شهر غریب بود و کسی را نمی شناخت خود و بچه هایش را به مسجد شهر رساند. شب بود و مردم برای نماز به مسجد آمدند. بعد از نماز، زن به همراه بچه هایش نزد پیشنماز آمد و جریان خود را به او گفت و اضافه کرد: از شما می خواهم که امشب به ما پناه دهی و اتاقی در اختیارمان بگذاری تا از سرما محفوظ بمانیم.


پیشنماز گفت: تو شاهد بیاور که سید هستی و راست می گویی. اما مگر در آن شهر غریب، کسی او را می شناخت تا شاهد بیاورد!!!


از امام جماعت مأیوس شد و دست کودکان یتیمش را گرفت و از مسجد بیرون آمد و کوچه به کوچه ، در به در به دنبال پناهگاهی می گشت تا به خانه مجللی رسید که در آن مردم رفت و آمد می کردند و نگهبانان زیادی نگهبانی می دادند. سؤال کرد :این خانه کیست؟ گفتند: خانه نگهبان شهر ، داروغه و رئیس شهربانی.


او زرتشتی است. زن خود را به نزد رئیس رساند و جریان خود را شرح داد و تقاضا کرد که به او پناه دهد. داروغه دستور داد تا خانه گرم و لباس و غذا در اختیار او قرار دهند و از او کاملا پذیرایی کنند. اتاق مخصوصی در اختیار زن و کودکانش گذاشتند و غذا برایشان آوردند.


داروغه از پشت در صدای زن را شنید که به بچه هایش گفت: قبل از آنکه غذا بخورید در حق این مرد که به ما احسان کرد ، دعا کنید. آنها دستها را به سوی آسمان بلند کردند و زن عرض نمود: خدایا، این مرد امشب به ما احسان کرد، به اجداد پاکمان قسم، این مرد را مسلمان از دنیا ببر،کودکان آمین گفتند.


امام جماعت مسجد، همان شب در خواب دید قیامت برپاشده، در صحرای محشر، همه تشنه اند و کنار حوض کوثر می روند تا آب بیاشامند. او نیز تشنه بود. به سوی کوثر حرکت کرد. دید رسول خدا صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام در کنار حوض کوثر هستند، به حضور پیامبر رفت و عرض کرد:  من امام جماعت مسجد و عالم مسجد هستم ، مسلمان و مروج اسلام می باشم ، تشنه ام به من آب بدهید.


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او اعتنا نفرمود. او بار دیگر تقاضای خود را تکرار کرد و گفت: من بسیار در نشر دین زحمت کشیده ام به من لطف کنید. رسول خدا صلی الله علیه و آله با چهره خشمگین به او فرمود: تو اگر این کارها را کرده ای ، برو شاهد بیاور.


پیشنماز عرض کرد: اکنون در اینجا چگونه شاهد بیاورم؟ 


پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آن زن سیده با کودکان یتیم ، در شهر غریب ، از کجا برای تو شاهد می آورد؟ سپس فرمود: به بالا نگاه کن، نگاه کرد قصر بسیار باشکوهی را دید. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن امام جماعت فرمود: این قصر مال کسی است که آن زن با بچه هایش را در خانه اش پناه داد.


پیشنماز از خواب بیدار شد و متوجه خطای خود گردید. از خانه بیرون آمد و کوچه به کوچه به دنبال آن زن گشت و پرس و جو نمود تا فهمید که او و بچه هایش در خانه داروغه هستند. به آنجا رفت و در زد. مجوسی در را گشود و امام جماعت را به نزد داروغه راهنمایی کرد.


داروغه پرسید : برای چه این وقت شب به اینجا آمده ای؟ گفت: آمده ام آن زن را همراه کودکانش به منزل خود ببرم. داروغه گفت: اگر به خاطر قصری است که در عالم خواب دیده ای، من هم در خواب دیده ام. سوگند به خدا من و خانواده ام توسط این زن ، مسلمان شدیم.




برای مطالعه ی ادامه مطلب کلیک کنید